زَرتُشت
زَرتُشت، زَردُشت یا آشو زَرتُشت، پیامبر ایران باستان بود که مزدیسنا را بنیان گذاشت. زَرتُشت همچنین سراینده گاتها، کهنترین بخش اوستا میباشد. زمان و محل دقیق تولد وی مشخص نیست اما گمانهزنیها و اسناد، زمانی بین 600 تا 1000 سال پیش از میلاد مسیح را برای او حدس زدهاند و زادگاه زَرتُشت را به مناطق مختلفی مانند ری، آذربایجان،خوارزم، سیستان و خراسان نسبت دادهاند.
تعلمیات زرتشت بعدها با باورهای بومی ایرانیان ترکیب شد و مزدیسنای کنونی که نزدیک به پنج سده دین رسمی ایران نیز بودهاست، را پدید آورد. نام زرتشت در فهرست یکصد نفرهٔ انسانهای تاثیرگذار تاریخ که توسط مایکل هارت تنظیم شدهاست، قرار دارد. دین زرتشت امروزه حدود ۲۰۰ هزار تن پیرو در ایران، هند و برخی نقاط دیگر جهان دارد.
خانواده زرتشت
مادر زرتشت دوغدو دختر فریهیمرَوا و پدر وی پوروشسپ نام داشتند. نام خانوادگی زرتشت اسپنتمان بود. حاصل ازدواج پوروشسپ و دوغدو پنج پسر بود که زرتشت سومین آنهاست.
زرتشت سه بار ازدواج کرده بود. نام زن نخست و دوم او ذکر نشدهاست، زن سوم او هووی نام داشته، هووی از خاندان هووگوه و بنابر روایات سنتی دختر فرشوشتر، وزیر کی گشتاسپ شاه کیانی بودهاست.
زن نخست او پسری به نام ایست واستر و سه دختر به نامهای فرینی و ثریتی و پوروچیستا داشت. زرتشت در گاتاها از ازدواج دختر سوم خود یاد میکند و روایات بعدی، شوهر او را جاماسب مینامد. از همسر دوم زرتشت، دو پسر به نامهای اورْوْتَتْنَرَه و هْوَرْچیثْزَه به دنیا آمده، و ظاهراً از زن سوم فرزندی نداشتهاست.
نخستین کسی که به زرتشت ایمان آورد، میدیو ماه بود، که فروردین یشت از او نام میبرد. وی در روایات سنتی، پسرعموی زرتشت به شمار آمدهاست.
نگارهای از زرتشت در آتشکده یزد
تاریخ بعثت حضرت زرتشت
تاریخ بعثت حضرت زرتشت (علیه السلام) بین سده 6 تا 18 ق.م تخمین زده شده است. ایرانیان قدیم آتش را به عنوان تجلّی الله ی «آگنی» ستایش می کردند و خورشید و دیگر اجرام نورانی آسمانی را می پرستیدند و به الهه نیک و بد اعتقاد داشتند. خداوند در چنین اوضاعی حضرت زرتشت را مبعوث فرمود و او به تبلیغ آیین الهی پرداخت، ولی نتوانست دین خود را در میان قبیله اش ــ میدیا در آذربایجان ــ نشر دهد. پس به بلخ رفت و در گشتاسب شاه آیین او را پذیرفت و دین زرتشت در سراسر ایران رواج یافت و در زندگی و سعادت مادّی و معنوی مردم تأثیری عمیق بخشید.
در حمله ی اسکندر مقدونی به ایران در سال 330 ق.م مراکز مهم آثار دینی زرتشت از جمله تخت جمشید در آتش سوخت. قرن ها بعد که ساسانیان در ایران به قدرت رسیدند، آیین زرتشت را در جهت تأمین منافع مادّی خود تحریف کردند؛ پس بت های قدیمی ایران که توسط حضرت زرتشت (علیه السلام) از تخت اُلوهیّت به زیر کشیده شده بودند، دوباره به سریر خود بازگشتند و مورد ستایش مردم قرار گرفتند.
بنای آتشکده و تقدیس آتش از جمله معماهای دین زرتشت است که با هیچ توجیهی نمی توان آن را از آیین الهی زرتشت برشمرد. در دوره های اولیه ی زرتشتی تا دوره ی هخامنشیان از پرستش در مقابل آتش خبری نبود، بلکه این روش بعدها از آناتولی گرفته شد. در زمان ساسانیان پرستشگاه هایی ساخته شد و موبدان در آن آتش افروختند و از آن به نام فروغ آسمانی برای قرن های مدید نگه داری کردند، چنان که یکی از معجزات الهی در بدو تولد پیامبر گرامی اسلام، خاموش شدن آتشکده ی فارس بود. زرتشتیان تقدیس آتش را یکی از اصیل ترین ارکان آیین زرتشت و مظهر نورانیّت خدا می دانند، اما پرستش آتش، اعاده ی پرستش الهه ی آگنی است که پیش از اسلام در ایران رواج داشته است.
مرگ زرتشت
مرگ زرتشت در پنجم دی ماه گاهشماری ایرانی واقع شدهاست این روز را روز خورایزد گویند. به روایت برخی از نوشتههای اوستایی زرتشت، پیامیر ایرانی پس از پایان رسالت خود که بخشی از آن آموزش راستی و رستگاری و آرامش به انسانها بود، در شهر بلخ به سر میبرد. زرتشت هفتاد و هفت سال از عمرش میگذشت و در آتشکده شهر بلخ به آموزش و راهنمایی انسانها میپرداخت و این هنگامی بود که گشتاسب کیانی، فرمانروایی آن سامان را به عهده داشت.
گشتاسب و پسرش اسفندیار از بلخ که پایتخت آن زمان بود خارج شده بودند و فرمانروای تورانی ارجاسب، که دشمن دیرینه ایرانیان بود از موقعیت استفاده کرد و توربراتور فرمانده سپاه خود را با لشکری بسیار به ایران فرستاد. لشکر تورانی، دروازههای شهر بلخ را با همه دلاوریهای ایرانیان در هم شکستند و هنگامی که اشو زرتشت پیامبر ایرانی با لهراسب و گروهی از پیروانش در آتشکده بلخ به نیایش مشغول بودند حمله کردند و وی را کشتند. زرتشتیان در روز خورایزد و دیماه به آدریان و معابد روی میآورند و نیایش پروردگار یکتا را به جا میآورند.